Friday, May 30, 2014

داستان خودکشی درریل راه آهن . قسمت دوم

گفت و گوی  خودکشی درریل راه آهن . قسمت دوم . 12 خرداد -93
گفتم : خوب این شبکه های  مجازی - اجتماعی کدامند؟
گفت :  یکی شون   معروف  هست .
گفتم :  نامش چیست ؟
 گفت :    نامش بالاترینه
 گفتم :  بالاترین یعنی چه؟  
گفت : بالاترین یعنی آنانی که اون بالا هستن.
گفتم : کدوم بالا؟
گفت : اون بالای  سایت مجازی - اجتماعی – اطلاع رسونی بالاترین .
گفتم : خوب  اینان  که اون بالای بالاترین نشستن چکار می کنن ؟
گفت :    اینا سایت مجازی – اجتماعی اطلاع رسانی بالاتریو مدیریت و نظارت  و لینک هایی که روزانه در این شبکه زده  میشه چک وکنترل می کنن.
گفتم :  برای چه لینک ها رو  چک وکنترل می کنن؟
گفت :   برای اینکه کاربرانی که  دراین شبکه فعالیت دارند خطا نکنن ، به حساب مقررات این شبکه را رعایت کنن.
گفتم :  اولاً کاربر  چیست؟ دوماً مگر چه عمل یاا قدامی می تونه  خلافه باشه که باید کنترل بشه؟
گفت :  نام نویسی و عضویت در این سایت مجازی – اجتماعی – اطلاع رسانی را کاربر می گن و  کار اینان  هم لینک در این سایت گذاشتن است. اما کارخلاف قوانین مربوط به لینک های قانون وحرمت شکن و لی بیشتر شامل لینک های مخالفان یا دگر اندیشان میشه.
گفتم : لینک   چیست و چه می کنه  و محتوایش چیست  ؟
گفت :  لینک آدرس  اینترنتی یک موضوع یا مطلب و خبر و وقایع روز و.... است که هر کاربر در این سایت می زنه.
گفتم :  لینکه می زنه که چه بشه؟
گفت : تا اطلاع رسونی بشه و  سایر کابران دیگه لینک رو  ببینن و اگه دوست داشتن بخونن و  رأی دهن.
گفتم : اینکه اقدام خوبیه چون  دمکراتیکه که رإی داده  واطلاع رسونی میشه . اما چگونه رأی داده میشه ؟
گفت :  رأی دادن از طریق یک ستون مثب و منفی قبل از نام کاربر است .هر کاربری که از عنوان و موضوع ومحتوای لینکی خوشش بیاد علام + یا مثبت ستون را تیک یا  رأی میده و اگر چنانچه مخالف باشه علامت – یا منفی را تیک می کنه.  البته می تونه در زیر صحفه لینک نظر موافق ومخالف محور لینک بنویسه.
گفتم : اینکه روش خیلی خوبیه که هرکاربر می تونه انجام بده .
گفت : بلی درسته ، ولی یه اما واگرهایی داره .
گفتم : این اما واگر ها واسه چیست؟
گفت : این اما واگرها ناشی از خط وخطوط ترسیم شده ی نامرئیه.
گفتم : مگه فعالیت در این شبکه ی مجازی – اجتماعی – اطلاع رسونی علنی و آزاد نیست؟
گفت : به ظاهر چنینه.
گفتم : مگه اطلاع رسونی آزاد ظاهر وغیر ظاهر داره؟
گفت : بلی.
گفتم  : واسه چی؟
گفت :  همانگونه که در رژیم نا مشروع ولایت فقیه گفته میشه آزادی  بیان قبل ازگفتار گاهی هست .ولی پس از آن نیست . یا اینکه ولی فقیه با نامه ی حکومتی ماورای قانون حرکت می کنه و آشکارا قانون شکنی می کنه اما هر گز  نه اعتراف به قانون شکنی نمی کنه. که مدعیست ایران  آزاد و امن ترین کشور جهانه ،در این شبکه هم اتفاقات مشابه این چنینی انجام می گیره.
گفتم : مگه این شبکه  اطلاع رسونی حامی رژیم ولایت فقیه نا مشروعه؟
گفت : آشکارا چیزی در این مورد نمی گه ، ولی از جناحی از این رژیم حمایت می کنه.
گفت : از کدوم جناح حمایت می کنه؟
گفتم : از جناح مدعیان اصلاح طلب که شامل موسوی و کروبی و خاتمی و رفسنجانی و روحانی میشه .
گفتم : چرا گفته شد مدعیان اصلاح طلب؟
گفت : برای اینکه 35 سال به وضوح ثابت شد که رژیم ارتجاعی – قرون وسطایی – استبدادی اصلاح شدنی نیست . چون یک رهبرولی فقیه همکاره غیرپاسخگوی داره  و اصلاح شدنی نیست . چون گفته میشه هر گز انتظار نیست از تخم افعی کبوتر زاییده بشه
گفتم : پس برای چه از این عنوان  اصلاح طلبی  استفاده و حمایت میشه؟
گفت : برای اینکه مخالف سازی از درون بشه و  مردم سر کار برن یا اذهان عمومی به انحراف کشانیده بشه تا  مخالف بر انداز دور زده بشه .
گفت : آیا این مخالفان برانداز در شبکه مجازی- اجتماعی بالاترین حضور دارن و فعال هم هستن؟
گفتم : بلی برخی از کاربرهای شون عضویت دارند و بعضی از اینا فعال هستنن.
گفتم : اگه چنینه دیگه ایراد وانتقاد واسه چیست؟
گفت : آخه داستان همون یارویه که می خواست درر یل قطار خودکشی کنه .
 گفتم : منظورت چیست؟

 گفت : منظورم  نه تو، اینکه یارو می گفت که می خواد خودکشی کنه، ولی قصد و اقعی خودکشی نداشت. در این شبکه هم  کابران با نظرات گوناگون حضور دارن وفعال هم هستن . اما همانگونه که اشاره شد اما واگرها وجود داره  یاا عمال میشه که  کارو خراب کرده . چون موجب موجب  تقسیم بندی خودی و غیر خودی کردن همراه با تبعیض شده است.  ادامه داره.....

داستان خودکشی درریل راه آهن . قسمت اول

داستان خودکشی درریل راه آهن . قسمت اول 
گفت : آیا این لطیفه  یا طنز را شنیده ای؟
گفتم : کدام لطیفه یا طنز را ؟
گفت : همانکه روزی می خواست یه یارویی خودکشی کنه .
گفتم : خیلی ها هستن که  روزانه می خواهند خودکشی کنن . کدام شون  رو می گویی؟
گفت : همانکه می خواست با قطار خودکشی کنه .
گفتم : اگر  یارو خود کشی نکرد و نمرد و  مشخصات وی اعلام نشد . نه نمی دونم کیست؟
گفت :  آیا می خواهی بدونی  داستانش رو ؟
گفتم :  بلی بدم نمیاید تا بدونم . لطفاً بگو تا بدونم موضوع چیست؟
گفت : یه روز یه یارویی تصمیم می گیره خود کشی کنه .
گفتم : چرا؟
گفت :  راستش چرایش  را نمی دونم  . لابد دلایلش شبیه دلایل دیگرونه  که خود کشی  می کنن.
گفتم : خوب وقتی یارو می خواست  خودکشی کنه  ابتدا چکار کرد؟
گفت : یه بقچه ای ومقداری نون وپنیر بهمراه خودش بر داشت و از خانه بیرون زد.
گفتم : مگر نمی خواست این یارو  خود کشی کنه؟
گفت : چرا می خواست خودکشی کنه.
گفتم : پس این وسایلی که اشاره کردی . برای چه با خودش برداشت؟
گفت :  عجول مباش توضیح داده میشه  .چون مردد بود.
گفتم : یعنی شک داشت و آمادگی برای خودکشی نداشت .
گفت : بلی ، گویا یه جورایی  مثل آ ن شک میان دو وسه سرگردان بود .
گفتم : یارو عجب عزم راسخی برای خود کشی داشت که از شک عبور نکرده بود؟ ! بگذریم داستان را ادامه بده که پس از ترک خونه کجا رفت؟
گفت : یارو میره به سمت ریل  راه آهن.
گفتم : چرا ریل راه آهن را  ایشون  بر گزید .
گفت : مگه توجه نکردی اشاره  شد برای خود کشی.
گفتم : چطوری؟
گفت :  وقتی به ریل راه آهن می رسه وسط ریل راه آهن بقچه اش را زیر سرش می گذاره و دستمال نان و پنیرهم بغل دستش می گذاره ودراز می کشه.
گفتم :  دراز  کشید که چه بشه؟ مگه برای خواب رفته بود؟
گفت : نه بابا چه خوابی ، دراز کشید و منتظر می موند تا قطار بیاد.
گفتم : جدی ! عجب این یارو  چیگر بزرگی داشت؟
گفت : البته ممکنه جیگر بزرگ داشت ، ولی دل بزرگ  وجرأت زیاد نداشت.
گفتم : چرا؟ مگر چه اتفاق افتاد؟
گفت : هیچی ، چون سوزن بان یا کارگر مسئول تعمیر وتعویض ریل قطار سر می رسه .
گفتم : خوب مگر  وقتی این  سوزن بانه سر رسید، چکار کرد؟
گفت : این از یارو سئوال می کنه چرا وسط ریل قطار دراز کشیدی؟ مگه اینجا هتل سیار 5 ستاره استه؟ مگه نمی دونی عمل تو خلاف قانونه؟
گفتم : یارو به سئوالات سوزن بان چه جواب داد؟
گفت : یارو  جواب  داده بود که  قصد خودکشی دارم .
گفتم :  سپس سوزن بانه چه به یارو  که می خواست خودکشی کنه گفت؟
گفت : سوزن بانه با تمسخر کردن یارو  ازش می پرسه مرد حسابی اگه تو قصد کشی  داری پس این بقچه ونون و پنیربرای چیست که با خودت آوردی؟
گفتم : چه سئوال واردی ؟ خوب یارو در جواب  سئوال سوزان بانه چه گفت؟
گفت : یارو به سوزن بانه جواب می ده مرد حسابی حالا اومدیم بدلایلی قطار تأخیر داشت . تومی خواهی من اینجا از گرسنگی و بدون وسایل گرمازایی  به میرم  که  سئوال می کنی چرا من این بقچه و یه لقمه نون و پنیر با خودم آوردم  تا بخورم  و از گرسنگی نمیرم
گفتم : منظور یا هدف تو  از بازگویی  داستان این خودکشی چه بود؟
گفت :  هدف انتقال  پیام  از طریق  به در گفتن است تا دیوار بشنود.
گفتم :    مخاطب پیام کیست ؟چرا پیام بطور مستقیم داده نمیشه؟
گفت : مخاطب ممیزگران و سانسور چیان هستن.
گفتم : خوب اینان کیستند وکجا هستن؟
گفت : گذشته  در رسانه های خبررسانی ومطبوعاتی و وزارت فرهنگ وارشاد ودستگاه فاسد قضاییه  و نیروی انتظامی وسایر نهادهای همسوی رژیم نامشروع ولایت فقیه سنگر محکم دارن برخی از شبکه های مجازی – اجتماعی اطلاع رسانی هم  با اینان همسو هستن.10 خرداد- 92

Thursday, May 29, 2014

ای عوام سر منبربرای پا منبریان گفتم،نه برای عیال و قالی خانه ام !

ای  عوام  سر منبربرای پا منبریان  گفتم،نه برای عیال و قالی خانه ام !
 گفته می شود روزی آخوندی بالای منبر مسجدی مشغول وعظ کردن و روضه خوانی بود و محور  نجس بودن شاش کودک نظر می داد و تأکید می کرد اگر چنانچه روززی کودکی که وسط قالی توی حال خانه  گذاشته  شده مشغول بازی یا اگر دارد گریه وبی قراری می کند . در این هنگام کودک کار خرابی نمود و  خودش را خیس  و قالی را نجس کرد و مادرش متوجه شد. باید آن بخش قالی که خیس ونجس شده بریده گردد و قالی در معرض آفتاب گذاشته یا پاک گردد . این آخوند غافل از آن بود که همسرش در این مسجد جزو پامنبریان وی هست و دارد خطابه یا توصیه های وی را گوش می دهد .
 بهرحال همسرش به خانه برمی گردد و آخوند برای منبرهای دیگر می رود . تا اینکه آخوند غروب به خانه بر می گردد . پس از ورود به خانه متوجه می شود که قالی وسط حال خانه نیست . بلافاصله عیال را صدا می زند تا سئوال کند قالی چه شده است؟ عیال می گوید  که فرش روی نرده های بالکن خانه است گذاشته  ام تا آفتاب بخورد و پاک شود . آخوند با حالت افروخته وکمی لحن صدا تغییر کرده  باز سئوال می کند برای چه پاک شود؟ مگر قالی نجس بوده یانجس شده است؟ عیال جواب می دهد بلی ، چون هنگامی که مشغول پختن غذا بودم . بچه شروع به بی قراری کرد سپس روی فرش شاشید. منم  آن قسمت فرش شاشی شده را دایره وار قیچی کردم و قالی را بیرون گذاشتم تا آفتاب بخورد و پاک شود. در این هنگام صدای آخوند بلند می شود و باحالت عصبیت به عیال می گوید چرا اینکار را کردی ؟ کی بهت گفته بود که باید چنین کنی ؟ عیال جواب می دهد خودت گفتی . آخوند  به عیال می گوید کی من  در این مورد چیزی به تو گفته بودم . عیال در پاسخ می گوید امروز در مسجد پای منبرت بودم که  خودت در این مورد گفتی . آخوند که ببشتر عصبی شده بود  سر عیال خود  فریاد می کشد که ای  عوام و زن نفهم  من آن را  سر منبربرای پا منبریان و  دیگران  گفتم ونه برای عیال وفرش خانه ام .
حال داستان  روش کار  وقوانین شبکه ی مجازی- اجتماعی- اطلاع رسانی  بالاترین است  که در این شبکه  آنگونه عمل می شود تا مرز خودی وغیرخودی مخدوش نگردد و غیر خودی تا آنجا تحمل شود که موجب افزایش کمی وجنس جوری شبکه ی بالاترین گردد  . چون خطوط ترسیم شده ای برای دگر اندیش مخالف  رژیم نا مشروع ولایت فقیه با رهبر انتصابی اش  وجود دارد  که این خطوط  نقش  ممیزگری وفیلتر لینک ها را ایفا می کند . بهانه هم کار گروهی است . در صورتی که آرای داده شده ی من نشان می دهد نه گروهی که متفرقه است .  همچنین آرای داده شده به لینک های من هم مخلوط است .
از سوی دیگر گیرم که آرای کاربران گروهی با شد که در مورد خیلی از کاربران صدق می کند . سئوال است . مگر برنامه های شبکه های تلویزیونی و مطبوعات و  قلم زنان ستون هایش و امثالهم بینندان ومشتریان خاص خودشان را ندارند؟ خوب در این شبکه ی مجازی هم چنین است .ممکن است برخی هم فکر یا هم سنگر مبارزه برای آزادی باشند .ممکن است بمرور که مطالب لینک های همدیگر رادنبال می کنند و آشنا می شوند علاقمند به محتوای لینک ها می گردند وبه لینک های هم دیگر رأی می دهند . این عمل که گناه کبیره وجرم نابخشودنی نیست که غیر قابل اغماض باشد .
به خصوص اینکه  من هم لینک کم می گذارم چون فرصت ندارم .هم اینکه  لینک ها مطالبی هستند که خودم تهیه یا نقد می کنم .البته انکار نمی کنم چون نقدها تند ولی مستند و روشنگر وعلیه ی رژیم نامشروع  ولایت فقیه می باشند . می دانم مورد خوشآیند مسئولین  شبکه مجازی بالاترین  وحامیانش نیست . چون اینان از بخش یا جناحی از  این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش قلم شکن وسانسورچی حمایت می کنند که و بلاگ نویس و خبر نگار و روزنامه نگار  وآزادیخواه در بند می کند  وسرشان را بالای دار می برد و شبکه های مجازی اجتماعی به خصوص فیس بودک  ازجمله همین شبکه مجازی بالاترین را فیلتر می کند وجرم قلم من  این است که این  مورد ذکر شده یا شرایط تحمیل شده را نه نادیده نمی گیرد که با آن مبارزه ی روشنگرانه می کند.
بهرحال امیدوارم  که بالاترین  اسامی  لیست سیاه را پاک وسفید کند  و نام مرا از این لیست در بی آورد و دست از این  سیاست خودی وغیر خودی وتبعیض و فیلتر کردن بردارد  و در امر اطلاع رسانی اخلال گری  نکند. یا موش نداوند تا آن موقع متوجه شود چگونه کیفیت  محتوای لینک  های این شبکه  غنی  می شود وبهتر برای کاربران وبازدید کنندگان سایت قابل استفاده تر خواهد شد . چون من بندرت کاربران قدیمی را می بینم که  همچون گذشته فعال باشند. این دلزدگی باید نتیجه ی سیاست قلع وقمع  وتبعیض وخودی و غیر خودی و افت و ریزش بالاترین  می باشد.
 بالاخره اینکه شرایط کشور حساس است . باید تمام عیار به جنگ سانسور و سرگوب  برخاست و قد علم کرد  وکمر همت بست و روشنگری کرد تا شرایط تغییرات دمکراتیک در ایران فراهم  شود.  در پایان  اینکه آرزو می کنم که بالاترین  وبلاگ "نقد و بررسی مطبوعات"  مرا که بی دلیل و به نا حق با اتهام واهی کپی کار برای چندسال مسدود کرد ه را از  حصرخارج  نماید.9 خرداد -93


Wednesday, May 28, 2014

قربون برم خدا را ، یک بام و دو هوا را !

قربون برم خدا را ، یک بام و دو هوا را !
قربون برم خدا را ، یک بام و دو هوا را ! گفته می شود یک مادر بود که یک دختر و داماد و یک پسر و عروس داشت . اینان با هم زندگی می کردند و شب های گرم تابستان همگی پشت بام خانه می خوابیدند . مادر علاقه به دخترش داشت، و لی زیاد دلخوشی از عروس یا همسر پسرش نداشت . بنابراین این مادر شب ها موقع خواب می رفت آن طر ف بام که پسر وهمسرش می خوابیدند و بالای سر پسرش می ایستاد وتوصیه می کرد، پسر جان مگر نمی بینی هوا گرم است و اگر از همسرت فاصله نگیری بیشتر گرمت می شود و شب خوابت نمی برد؟ اما از طرف دیگر می آمد این طرف بام بالای سر دخترش تا به وی نصیحت کند دختر عزیزم، چون بالای بام هستی ممکن است که نیمه شب نسیم خنک زده و سردت شود و بیدار شوی وخوب خوابت نبرد . خلاصه خواب زده و روز بعد خسته شوی . پس بهتر است که دخترم به همسرت نزدیک شو و بچسب به وی تا گرمت شود و خوابت ببرد . پسر که شاهد حرف و نصیحت واصرار تناقض آمیز مادرش بود .چون نصیحت مادر همراه با اصرار وی به خواهرش را می شنید و با شیوه ی رفتار وتوصیه های متضاد با خودش مقایسه می کرد . پس دیگر طاقت نیاورد و بانگ برآوردقربون برم خدا را ، یک بام و دو هوا را .
ناگفته نماند این اصطلاح  سیاست یک بام و دو هوا رایج شده است  . چون  هم در فرهنگ عامیانه وهم در محافل  اجتماعی - سیاسی کاربرد دارد . بطور نمونه در همین شبکه ی مجازی اطلاع رسانی بالاترین هم مشابه ی  همین سیاست یک بام و  دو هوا  اعمال می شود .چون مرز خودی و غیرخودی ترسیم شده  وجود دارد .  در صورتیکه  ازیک سو تبلیغ فیلتر شکن برای داخل کشور در این شبکه می شود تا امکان  دور زدن   سانسور و دسترسی به فیس بوک  و بالاترین امکان پذیر  گردد  .  همچنین  این شبکه ی مجازی  اجتماعی سمپاتی  به حامیان  اصلاح طلب و جنبش سبز و موسوی و رفسنجانی و کروبی  دارد  و انتقادات مخالفان شان را بر نمی تابد .در صورتیکه  خیلی از لینک های مخالفان پس از داغ شدن به صحفه داغ این شبکه برده نمی شوند .

بطور مثال  من نمی دانم لینک های من چه ایرادی دارند که برخی شان پس از داغ شدن از تیغ فیلتر این شبکه ی اطلاع رسانی  عبور داده نمی شوند و به صحفه داغ نمی روند . البته نام وبلاگ " نگاه نقادانه  " است  . یعنی  در این وبلاگ مسایل روز مورد نقد و بررسی و کنکاش قرار می گیرند . اما این وبلاگ   چون نمی خواهد نقش فلش وتبلیغ برای موضوعات و سایت های خبری رژیم نامشروع ولایت فقیه  ایفا و  دنبال کند ، پس  با کپی و ذکر منابع خبر ، مورد نقد  قرار می گیرند  . بنابراین  دلیل ندارد لینک هایی که از این وبلاگ در بالاترین  زده می شود  پس از  اینک داغ می شوند مورد  سانسور واقع شوند. مگر اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه یا همان سیاست یک بام و دو هوا در کار باشد  که اخلال گری عمدی در امر اطلاع رسانی می شود. ضمن اینکه  نتیجه ی 35 سال سیاست سرکوب و سانسور و تفتیش عقاید ما را به اینجا کشانیده است و  دیگر نیاز نیست  نه اینکه  با این سیاست همسویی نشود و تقویت نگردد که با شدت مبارزه گردد . 8 خرداد - 93

Tuesday, May 27, 2014

تصاویر فوق هنری- کمدی آق ممود در مراسم ترجیم علیرضا سلیمانی

تصاویر ضمیمه به تعداد عدد 7 دو انگشت پیروزی آق ممود است  که خودش به تنهایی یک هالیوود سیار هنرمند کمدی است و به سبک هنر رو حوضی ایفای نقش می کند . چون  بقول فاطمه رجبی  مفقود وخاموش شده  و همسر غلامحسین الهام  که  وزیر دادگستری وسخنگوی دولت احمدی نژاد  بود آق ممود چهره  هزار سوم  نامیده شد . چون گذشته از اینکه  آق ممود سابقه ی  نورانی شدن در سازمان ملل دارد و  در این حالت توانست  طوری سخنرانی  کند تا توان مژه برهم زدن از نمایندگان کشورهای جهان در سازمان مللل  هنگام  سخنرانی اش را گرفت .تازه  از سوی رقبای  مدعی اصلاح طلب همچون حسین باستانی همکار شبکه خبر پراکنی بی بی سی فاش شد که آق ممود موقع صرف غذا میزبان آقا امام زمان است . آنگونه که  یک بشقاب وقاشق و چنگال گوشته ی سفره برایش می گذارد .از سوی دیگر پس از سخنرانی صدور عدالت با دانش بومی هسته ای به مردم سراسر جهان در سازمان ملل سابقه عریضه نویسی های کیلومتری برای بوش و پاپ و برخی رهبران دیگر جهان دارد که  آنان را دعوت به یکتا پرستی پیرو حکومت جهانی مهدودیت خویش  می کرد .همچنین پس از رئیس جمهور شدن مدعی شد که دولت امام زمانی 70 میلیون امام زمانی تشکیل داده است وقول جاده صاف کنی دو ساله ظهور  آقاامام زمان را داد. در این رابطه  مدتی پس از رئیس جمهور شدنش تشکیل نشست کابینه ی امام زمانی داد واز وزرای  کابینه  امضا وتعهد گرفت که در بستر جاده صاف کنی دو ساله ی ظهور آقا امام زمان متعهد شوند .سپس این نامه درون پاکت گذاشته ولاک و مهر شد وتحویل پاسدار محمد حسین هرندی داده شد که وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی بود تا بطور پنهانی به قم  سفر کند واز آنجا  به چمکران برود و نامه رادرون چاه بی اندازد تا بدست آقا امام زمان برسد .
 آنگاه چاشنی اش ادعای دولت ساده زیست و عدالت محور اصول گرا نمود .مهمتر اینکه هلاکاست را دروغ نامید وتأکید بر نابودی اسراییل کرد . از طرف دیگر در دفاع از انرژی هسته ای حق مسلم ماست سفرهای ماراتونی استانی در دو دوره 4 ساله کرد .تا جایی که موجب مصوبات تحریم های شورای امنیت سازمان ملل شد .ولی آق ممود به نمایندگی از سوی ملت گفت که این قطعنامه ها پشیزی ارزش ندارند و اذعان کرد آنقدر قطعنامه تصویب وصادر کنید تا قطعنامه دان های تان پاره شود  . جالب تر اینکه در همایش نوروزی  جنبش ملی ایرانیان خارج از کشور  برای صرفه جویی در آب وکاهش سوزش گفت باید آب را همانجایی ریخت که می سوزد. بعلاوه در جمع دانشجویان بجنورد کشف نمود که فهم روشنفکر های ایرانی کمتر از بزغاله است .
همچنین در دیدار با محمد رضا باهنر و احمد توکلی اعتراف کرد که باور به تئوری های اقتصادی ندارد .چون در پاسخ به منتقدان اعضای بازار مکاره محور گرانی قیمت گوجه فرنگی گفت که به شما گران فروشی می کنند . برای اینکه سبزی فروش محله ی وی در نارمک  گوجه فرنگی را ارزان می فروشد به اینان پیشنهاد خرید از این سبزی فروشی داد . به ویژه اینکه بقال  محله اش مشاور اقتصادی اش بود و بحران  کنونی اقتصاد نتیجه آن مشورت اقتصادی با قصاب  محله و تأکیدات  مستمرانرژی هسته ای حق مسلم ماست و بی اثر بودن قعطنامه های شورای امنیت سازمان وتحریم هاست . 
بگذریم موارد اشاره شده بخشی از عملکرد 8 ساله ی ریاست جمهوری آق ممود است که عاشق سینه چاک مطرح شدن وجلوی دوربین  رفتن وخنده کردن ودو انگشت علامت 7پیروزی بلند کردن است . بنابراین چون عجیب خودشیفته ی مطرح شدن است به خصوص اینکه حرکاتش کمدی و بس خنده دار است . بنابراین چون تلاش می کند هررروزنه ای باز می شود حضور داشته باشد تا باادا واطوار وژست هایش خودی نشان دهد .پس تصاویرش بهانه یا سوژه ی تبلیغاتی رسانه های خبررسانی رقیب ومنتقدانش می شود . برای همین در شرایط کنونی که یارانش به اتهام اختلاس بازداشت می شود ومه آفرید هم اعدام شد . بیش از حد نیاز به حضور تبلیغاتی دارد . برای همین   در مراسم ختم علیرضا سلیمانی کشتی گیری که تازگی سکته کرد حضور داشته  که  وزیر ورزش  و چندمسئول دولت روحانی  هم حضور داشته اند وتصاویرش  بازتاب داده شده است .
بهرحال  چون رفتار آق ممود لاتی- لمپنی است .  لذا  برای تسلیت گفتن یا سلام علیک کردن  با حالت تهاجمی  دست چاکر منشانه اش ر ابرروی قلبش گذاشته تا بیرون نپرد  یکی هم بازویش را گرفته که تعادلش بهم نخوره و چپ نکند . بقیه تصاویرش هم یکی ازد یگری هنری و کمدی تر است .برای همین  از سوی رسانه های خبررسانی رقبایش کپی و باز تاب داده می شود تا برای باز دید کنندگان موجب خنده و رفع خستگی و رفع یبوست شود. فراموش نشود  آق ممود حرفه ای در وعده های کیلویی دادن  همراه با خالی بندی است . مثل قول تبدیل کردن پول نفت به نان وبردن درون سفره های خالی محرومان که در عمل وارونه شد . یا قول واگذاری 1000 متر زمین بهر خانوار ایرانی و مسکن مهر که پول محرومان بالا کشیده شد و.... بگذریم تصاویر ضمیمه شده را ببینید وبخندید وحال کنید. 6 خرداد - 93
 
فرارورئیس جمهور سابق ایران در مراسم ترحیم علیرضا سلیمانی پهلوان کشتی ایران شرکت کرد.فدراسیون کشتی ایران مراسم ترحیمی برای پهلوان باشی علیرضا سلیمانی برگزار کرد که با استقبال چشمگیر مسئولان، قهرمانان و مردم روبرو شد. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران، اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس جمهور، محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان، شمس الدین حسینی وزیر سابق دارایی، محمد عباسی وزیر سابق ورزش، کیومرث هاشمی رئیس کمیته المپیک، علیرضا خمسه هنرمند سینما و علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال از جمله چهر های ورزشی و غیر ورزشی حاضر در این مراسم بودند.همچنین جمع کثیری از اهالی کشتی، مسئولان فدراسیون و ملی پوشان آزاد و فرنگی در مجلس ختم علیرضا سلیمانی شرکت کردند که در واقع میزبان مراسم به حساب می آمدند. عکس های حامد ملک پور عکاس تسنیم از حضور احمدی نژاد در این مراسم را در زیر می بینید.

Monday, May 26, 2014

تصاویر کاریکاتوریست سبزی‌فروش شد!

گفته می شود اگر می خواهید یک کشور وحکومت را نابود کنید آدم های کوچک را به کارهای بزرگ بگمارید و به آدم های بزرگ کار های کوچک واگذار کنید . حال در رژیم وارونه ی ولایت فقیه نامشروع  وقتی یک آخوند منبری رهبر ولی فقیه شده باشد  که ادعای رهبر ام القرای جهان ا سلام و جنبش بیداری اسلامی منطقه  دارد. همچنین یک پاسدار با سابقه ی اطلاعاتی  روزنامه نگار همه کاره شده باشد که مأمور تفتیش عقیده وممیزگری و سناریو نویسی شده است. از سوی دیگر یک بسیجی جانشین ستاد کل نیروهای مسلح شده باشد .مهمتر  اینکه جنگ خانمانسوز موهبت الهی نامیده می شود و نوحه ومرثیه خوانی و مداحی وتعزیه هنر سینمایی و موسیقی شده باشد و  قصاب و میوه وسبزی فروش محله نارمک مشاور اقتصادی – اجتماعی – سیاسی رئیس جمهور اصول گرای ساده زیست عدالت محور شود. در صورتیکه در دولتش یک قلم اختلاس بانکی 3 هزار میلیارد تومانی  اتفاق می افتد . بعلاوه قهرمان کشتی سمبوسه فروش خیابانی می  گردد ..... دیگر جای سئوال نیست که چرا کاریکاتوریست  دارای چندین  جایزه داخلی و خارجی بایدسبزی فروش شود و موازی سبزی فروشی تولیدات کاریکاتورهایش را بدیوار سبزی فروشی نصب کند تا تبدیل به گالری  هنر کاریکاتوری برای مشتریان سبزی شود .5 خرداد -93
 
 
فراروکاریکاتوریست جوان ایرانی که چندین جایزه داخلی و خارجی را در کاریکاتور به دست آورده است این روزها مغازه سبزی فروشی باز کرده و آنجا مشغول به کار است.محمدحسین اکبری کاریکاتوریست جوان و مستعد ساکن جهرم از استان فارس پس از سالها فعالیت و موفقیت های داخلی و بین المللی به دلیل نبود فرصت شغلی مناسب در این عرصه تصمیم به این کار گرفته استاکبری که سال گذشته جایزه 300 یورویی کاریکاتور رومانی را کسب کرده بود چندی پیش گزیده ای از کارهای خود در کتابی با عنوان احادیث تصویری منتشر کرد. تعدادی از عناوین و جوایز کسب کرده این کاریکاتوریست از این قرار است: نفرسوم جشنواره بین المللی کاریکاتور دو سالانه ی تهران «با موضوع ترس» 2009، نفر سوم جشنواره کشوری کاریکاتور اصفهان «با موضوع فرهنگ شهروندی» 1388، جایزه برگزیده و تشویقی جشنواره بین المللی کارتون دون کیشوت 2012، مدال برنز جشنواره بین المللی پاندای طلایی بیجینگ چین 2010، جایزه تشویق و برگزیده جشنواره بین المللی کارتون دون کیشوت اذربایجان 2012، لوح تقدیر  جشنواره ی بین المللی فکس برای صلح ایتالیا 2011، لوح تقدیر جشنواره بین المللی کاریکاتور فجر 2012، فینالیست جشنوارة بین المللی کاریکاتور"جیازینگ" چین 2010، جایزه ویژه جشنواره هیأت داوران جشنواره سراسری کرمان «با موضوع صنعت وزندگی» 1388، لوح تقدیر جشنواره بین المللی هوپ کارتون 2009، لوح افتخار جشنواره بین المللی کارتون سوریه با موضوع فرهنگ 2007، لوح تقدیر حشنواره بین المللی کارتون دائجون کره جنوبی 2007، لوح تقدیر جشنواره بین المللی کارتون اشتر نگارت آلمان 2008، جایزه موفقیت جشنواره کارتون لنگ موچین 2007.

Sunday, May 25, 2014

تصاویرتجمع اعتراضی خنده دار نگران های "ما نگرانیم " یا ترجمان ما دلپواپسیم !

 گزارش تصویری 18 قطعه از نگران ها با تجمع "ما نگرانیم " که ترجمان "ما دلپواپسیم " می باشد . گرچه این تجمع فرمایشی است و در دفاع از برنامه ی هسته ای و مخالفت با دولت روحانی و توافق هسته ای می با شد که با بهانه ی نگرانی فرهنگی دنبال شده است . ولی ادا واطوار ها و نوشته ها و ژست ها وقیافه های تصویری عجیب به طنز یا جوک شباهت دارد . چون تداعی کننده ی دو کلمه اخ وتف است که همانگونه که نوشته می شود  تلفظ   می گردد  . یعنی اصل وفرع با هم مطابقت دارد . اکنون مشابه این عمل در تجمع تصاویری طلبه ها وحامیان نگران مصباح یزدی پیرو رهبر ولی فقیه نامشروع در قم به نمایش گذاشته شده است .زیرا که قیافه های نگران تک تک تجمع کنندگان حوزویان طلبه های ساندیس خور با عنوان "ما نگرانیم "  هوار می زند  که با مورد اشاره شده  اخ وتف تطبیق می کند . چون تجمع کنندگان در این همایش ما نگرانیم با شعارهایی همچون؛ ما همه سرباز توایم خامنه‌ای گوش به فرمان توایم خامنه‌ای، خونی که در رگ ما است ، هدیه به رهبر ما است، از سر و روی این پیشمرگه های رهبر ولی فقیه غم و اندوه و ترش رویی  و عبوسی  همراه بانگرانی می بارد . البته نه این نگران ها ونه سخنرانان شان نگفته ونه مسئولی هم یافت نمی شود تا بگوید حوزه علمیه قم چه مکانیست و در آن باید چه موضوعات و مسایلی تدریس و تعلیم داده شود؟ همچنین همانگونه که آشکارا اعتراف شده " ما نگرانیم " در تصاویر هم بطور عملی نشان داده شده طلبه های حوزه قم چگونه نگرانند؟ آخر این جماعت حیران و سرگردان و نگران که نمی توانند از خود شان رفع نگرانی کنند ، چگونه می توانند رفع نگرانی از پیرامون خود وجامعه کنند؟ تازه این چه حوزه ی دینی است که طلبه هایش نگرانند ؟ بدتر اینکه چرا  برای حوزه دینی جماعت نگران ها  ، نگرانی همچون رشد تورم وگرانی وفقر وبیکاری وتن فروشی واعتیاد و.... وجود ندارد ؟چرا گفته نشده  ریشه ی  نگرانی این طلبه ها از فیس بوک  و مسایل فرهنگی رهبر  شان چیست؟  چون   گزارش شده این حوزویان سراسر پیرو خط رهبر  ولی فقیه   انتصابی از نگرانی‌های رهبر  در مسائل فرهنگی حمایت کردند.  بهرحال  سئوال است که این چگونه رهبر مدعی ام القرای جهان اسلام است که  خود نگران فرهنگ در کشور زیر سلطه اش می باشد و پیروانش از خودش نگران ترند؟ مگر سعدی بزرگوار نگفته بود افسرده دل، افسرده کند انجمنی ر ا؟ بلی سئوال است  چگونه رهبر فلک زده نگران با پیروان ساندیس خوران  فلک زده و نگران تر از خودش  می تواند  ادعای رهبریت مسلمین جهان و جنبش بیداری منطقه والگو برای شان باشد ؟ ! 5 خرداد 93 
  
فراروهمایش بزرگ حوزویان «ما نگرانیم» با حضور پر شور فضلا و طلاب حوزه علمیه در مدرسه فیضیه قم برگزار شد.همایش بزرگ حوزویان «ما نگرانیم» بعد از ظهر امروز در مدرسه فیضیه قم برگزار شد؛ بر اساس این گزارش همایش بزرگ حوزویان «ما نگرانیم» با حضور طلاب و فضلای حوزه علمیه برگزار شد.در این همایش حجت‌الاسلام والمسلمین ملکا رییس دفتر مقام معظم رهبری در قم،‌ حجت‌الاسلام والمسلمین آشتیانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حجت‌الاسلام والمسلمین آقا تهرانی، حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی امام جمعه قم،‌حجت‌الاسلام نبویان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، علی اصغر زارعی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مهدی امیر آبادی نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، حجت‌الاسلام جلالی رییس دفتر آیت‌الله مصباح یزدی حضور داشتند.مدیحه سرایی و ذکر مصیبت حاج مهدی سلحشور مداح اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به مناسبت شهادت امام موسی کاظم(ع) از دیگر بخش‌های این همایش بود.حجت‌الاسلام والمسلمین سعیدی امام جمعه قم از دیگر سخنرانان این همایش بود که به علت بارندگی و نا مساعد بودن هوا سخنرانی وی انجام نشد.تجمع کنندگان در این همایش با شعارهایی همچون؛ ما همه سرباز توایم خامنه‌ای گوش به فرمان توایم خامنه‌ای، خونی که در رگ ما است هدیه به رهبر ما است، و حوزویان سراسر پیرور خط رهبر از نگرانی‌های رهبر معظم انقلاب در مسائل فرهنگی حمایت کردند.همایش بزرگ حوزویان ما نگرانیم از سوی اساتید، فضلا، طلاب حوزه علمیه، شورای اصولگرایان استان قم و کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی برگزار شد.عکس های ابولفضل ماهرخ عکاس مهر و شایان محرابی عکاس رسا از این مراسم را در زیر می بینید.

Friday, May 23, 2014

تصاویر مراسم تشییع هنرمند کرد عباس کمندی

در رژیم نامشروع  ولایت فقیه ضد هنر وهنرمند ومدافع تعزیه ونوحه ومداحی گری که بازارمرگ با شیوه های گوناگون همچنان داغ است . متأسفانه ناقوس مرگ برای هنرمند دیگری در  استان محروم کردستان بصدادر آمد و وی را به کام مرگ کشاند . چون گزارش شده است نویسنده، شاعر و نمایش نویس کرد  عباس کمندی 62 ساله  به دلیل درد ناشی از کلیه به بیمارستان منتقل و لی  به علت ایست قلبی درگذشت  12 قطعه تصویر  برگزاری آیین تشییع پیکر عباس کمندی هنرمند پیشکسوت عرصه موسیقی کردستان از مسجد ملاویسی سنندج با حضور ، هنرمندان و اقشار مختلف مردم  ضمیمه شده  است .3 خرداد - 93
 
فراروآیین تشییع پیکر ˈعباس کمندیˈ هنرمند پیشکسوت عرصه موسیقی کردستان از مسجد ملاویسی سنندج با حضور مسوولان، هنرمندان و اقشار مختلف مردم برگزار شد.پیکر این هنرمند و پیشکسوت عرصه موسیقی کردستان بعد از تشییع، در قطعه هنرمندان بهشت محمدی سنندج به خاک سپرده شد.عباس کمندی هنرمند نامدار و پیشکسوت عرصه موسیقی استان کردستان صبح امروز اول خرداد سال 93 به دلیل ایست قلبی در سن 62 سالگی در بیمارستان توحید سنندج درگذشتاین هنرمند، نقاش، نویسنده، شاعر و نمایش نویس کرد از شب گذشته به دلیل درد ناشی از کلیه به بیمارستان منتقل و صبح امروز به علت ایست قلبی درگذشتعکس های عباس طلوعی از این مراسم را در زیر می بینید.